ویژگی‌ های لازم برای ایجاد الیاف

هر الیافی دارای خواص ویژه‌ ای است، که به ما کمک می‌ کند تا تصمیم بگیریم که کدام فیبر خاص باید برای یک نیاز خاص مورد استفاده قرار گیرد. خواص ویژه الیاف، ارزش و مطلوبیت آنها را در کاربرد نهایی افزایش می‌ دهند، اما ویژگی‌ های لازم برای تولید الیاف ضروری نیستند.

استفاده از الیاف به طور گسترده به ۲ کاربرد مختلف تقسیم می‌ شود، یکی لباس یا مصارف خانگی و دیگری استفاده صنعتی است. برای اینکه در هر کدام از این دسته‌ ها استفاده شود، الیاف باید برخی نیاز های خاص را برآورده کند. که آنها عبارتند از:

  • پوشاک آماده/ احتیاجات داخلی
  • سختی: ۳ – ۵ متر نخ بر حسب گرم
  • کشش در حالت خم شدن: ۱۰ تا ۳۵ %
  • بازگشت از حالت کشیدگی: ۱۰۰ % در فشار حداکثر ۵ %
  • ضریب الاستیسیته: ۳۰ – ۶۰ گرم متر نخ بر حسب گرم
  • رطوبت: ۲ تا ۵ %
  • دمای مقاومت صفر (حرارت بیش از حد و نقطه نرم و ذوب شدگی): بالاتر از ۲۱۵ درجه سانتیگراد
  • مقاومت در برابر سایش بالا (بر اساس ساختار بافت پارچه فرق می‌ کند)
  • قابلیت جذب رنگ
  • قابلیت اشتعال کم
  • نا محلول با تورم کم در آب، در اسید های نسبتا قوی و پایه‌ ها و حلال‌ های آلی در دمای اتاق تا ۱۰۰ درجه سانتیگراد به صورت نرمال
  • سهولت مراقبت
  • سختی: ۷ – ۸ متر نخ بر حسب گرم
  • کشش در حالت خم شدن: ۸ تا ۱۵ درصد
  • ضریب الاستیسیته: ۸۰ متر نخ بر حسب گرم و یا بیشتر ، ۵۰ متر نخ بر حسب گرم/ رطوبت
  • دمای مقاومت صفر: ۲۵۰ ° C یا بالاتر

چندین ویژگی اولیه برای یک ماده پلیمری جهت ایجاد الیاف مناسب وجود دارد. خواص ویژه الیاف، ارزش و مطلوبیت آنها را در کاربرد نهایی مورد نظر افزایش می‌ دهند، اما ویژگی‌ های لازم برای تولید الیاف ضروری نیستند. این خواص ثانویه شامل خصوصیات جذب رطوبت، مقاومت انعطاف الیاف، مقاومت به ساییدگی، ضخامت و تراکم، براقی، مقاومت شیمیایی، ویژگی‌ های حرارتی و اشتعال پذیری است.

برخی ویژگی‌ های اولیه الیاف نساجی عبارتند از:

  • نسبت طول به عرض الیاف،
  • یکنواختی الیاف،
  • استحکام و انعطاف پذیری الیاف،
  • قابلیت گسستگی و کشسانی الیاف، و
  • انسجام الیاف.

گرما به الیاف و پارچه کمک می‌ کند تا کیفیت‌ ویژه‌ ای را در زمان‌ های خاص به دست آورند و در دیگر مواقع نیز می تواند برا آن ها مضر باشد. اما تحت کنترل ویژه، حرارت به الیاف کمک می‌ کند تا ویژگی‌ های زیر را بدست آورند.

  • درجه حرارت نرم، ذوب و یا تجزیه شدن
  • تمایل الیاف و پارچه به کوچک شدن هنگام گرمای ملایم و یا کشیدگی در گرمای بالا و تحت فشار
  • توانایی پارچه در تنظیم گرما
  • توانایی پارچه در عملکرد صحیح در دماهای بالا در یک زمان خاص و یا استفاده مکرر
  • توانایی پارچه در عملکرد صحیح در دمای اتاق (یا کمی دمای پایین‌ تر) بعد از قرار گرفتن در دمای بالا برای یک دوره زمانی مشخص
ادامه مطب

چه تفاوتی بین طناب، رشته و نخ وجود دارد؟

گاهی اوقات برخی چیزها می توانند ما را به یک دور تسلسل بیاندازند. مانند این حقیقت که چرا چیزهایی که یکسان به نظر می رسند، نام های متفاوتی دارند؟ طناب، رشته، قیطان، نخ، ریسمان چند لا، ابریشم خام و روبان تنها برخی از این نام های گیج کننده هستند.
اینها تنها برخی از کلمات مورد استفاده جهت توصیف رشته هایی هستند که به طور کلی در صنایع دستی به کار برده می شوند. چنانچه شما در یک زمینه خاص فعالیت می کنید، باید بدانید که الیاف مورد استفاده شما از چه ماده ای ساخته می شوند. فرض می کنیم که در زمینه مکرومه بافی (macramé) فعالیت می کنید؛ در این حوزه معمولاً از طناب، رشته، قیطان و به میزان کمتری نخ استفاده می شود.

نخ رشته ای ممتد و غالباً چند لایه است که از الیاف طبیعی، یا مصنوعی یا فیلامنت ها ساخته شده و از آن در بافندگی یا بافت پارچه لباس ها استفاده می شود. ویژگی های نخ بستگی به نوع استفاده آن در زمینه صنایع دستی دارد.
یک جولا (نساج) می تواند با روبان هم پارچه ببافد و یک بافنده برای بافت پارچه های تریکو از رشته های ۲ میلی متری هم می تواند استفاده کند (که ما آن را به شدت توصیه می کنیم)؛ اما در حالت کلی چنانچه قرار باشد از این صنایع دستی برای ساخت پارچه لباس ها استفاده شود، به مواد مورد استفاده نخ می گویند. گاهاً تصور می گردد که نخ فقط از پشم ساخته می شود، در حالیکه می توان آن را از طریق هر نوع الیافی تولید کرد.

در مکرومه بافی مدرن از طناب و رشته استفاده می شود؛ شاید برای شما هم جالب باشد که بدانید آنها چه تفاوت هایی با هم دارند زیرا جنس مواد اولیه آنها باعث می شود تا دارای خصوصیات متفاوتی باشند.
طناب شبیه رشته است اما چند لایه است؛ به این معنی که هر طناب از دسته های چند رشته ای تشکیل شده که به هم تابانده گردیده (یا گاهاً بافته شده اند) و به شکل طناب در آمده اند. این تفاوت بین آنهاست. با وجود اینکه هر دو تابانده می شوند؛ اما فقط یکی از آنها چند لایه است. طناب بافتی متفاوت دارد، محکم تر است و گره های مستحکم تری تشکیل می دهد.

رشته بسته ای تابانده شده از الیاف است که از آن برای «بستن، سفت کردن یا گره زدن» استفاده می شود. بار دیگر تکرار می کنیم که شیء مورد نظر براساس روش استفاده در نظر گرفته برای آن تعریف می شود. اگر هدف شما بستن چیزی است؛ می توانید یقین حاصل کنید که ماده مورد استفاده برای مکرومه بافی هم مناسب است. رشته از طناب نرم تر و انعطاف پذیرتر است؛ زیرا چند لایه نیست و دارای گره های کمتری است.

قیطان اصطلاحی است که هنگام خواندن الگوهای مکرومه بافی مرتباً با آن مواجه می شوید. قیطان کلمه ای است که می توان از آن به جای طناب و رشته هم استفاده کرد. قیطان یک واژه کلی است. اگر کارتان گره زنی است می توانید هر آنچه را که در طول کار خود از آن استفاده می کنید، قیطان بنامید.
حال که تفاوت بین این مواد کاربردی را متوجه شدید، باید بتوانید راحت تر با زبان شغلی خود ارتباط برقرار کنید. اکنون راحت تر می توانید متوجه شوید که کدام یک از آنها برای پروژه شما مناسب هستند و به راحتی می توانید مواد مورد نظر خود را خریداری کنید. در هر صورت این اطلاعات می توانند به شما کمک کنند که با اعتماد به نفس به دنبال کاربردهای طناب، رشته، نخ و مواردی از این دست بگردید.

ادامه مطب
الیاف نساجی

الیاف نساجی و دسته بندی آنها

استفاده از الیاف در صنایع نساجی و پوشاک از زمان توسعه و تکامل بشر شروع شده است. لباس در ابتدا برای اهداف زیبایی یا دکوراسیون موجود نبود، بلکه برای محافظت در برابر سرما، گرما، گرد و غبار و مسائل دیگر مورد استفاده قرار می گرفت. کاربرد الیاف در پوشاک به ۴۵۰۰ تا ۵۰۰۰ سال قبل از میلاد بر می گردد که این دوران به استفاده از کنف، کتان، پنبه، ابریشم و سپس پرورش کرم ابریشم همراه بوده است. تا زمان وقوع انقلاب صنعتی، همه منبع الیاف از منابع طبیعی حاصل می شود، اما قرن های هجدهم و نوزدهم میلادی شاهد عصر انقلاب صنعتی بوده که در این عصر ماشین آلاتی برای فرآوری و استفاده از الیاف به وجود آمده است.

به تدریج با ورود الیاف بازیابی شده شده مثل ریون، و سپس الیاف مصنوعی مانند نایلون و پلی استر، انحصار الیاف طبیعی کم شد. این مسئله سبب ایجاد رقابتی برای الیاف جدید و منحصر به فرد، و همچنین توسعه الیاف گردیده است.
مفهوم الیاف بازیابی شده و مصنوعی، بعد جدیدی را به فعالیت های تحقیقاتی برای توسعه الیاف جدید وارد نموده است. یک فلسفه قدرتمند به وجود آمده مبنی بر اینکه هر الیاف ماده ای می تواند توسعه، ساخته با بازیابی شود، به شرط اینکه رفتار و ساختار، همترازی ساختاری، خواص مولکولی و شرایط پردازش که می توانند تحلیل و کنترل شوند را فراهم نماید. این مسئله عنوان می کند که طیف گسترده ای از الیاف وجود خواهد داشت و به همان میزان می توان انتظار وجود موادی برای توسعه الیاف را داشت.
الیاف منسوج به عنوان اساس و پایه مواد خام برای تولید انواع مختلفی از محصولات تکمیل شده نساجی شناخته می شوند. الیافی که بتوانند به نخ ریسیده شوند یا به منسوجاتی مانند پارچه بافتنی، پارچه کشباف، توری، نمد، بدون بافت و موارد دیگر توسط در هم آمیختگی مناسب فرآوری گردند، الیاف منسوج نام دارند.

معمولا الیاف نساجی می توانند به دو دسته عمده، یعنی الیاف طبیعی و الیاف مصنوعی یا ساخت دست بشر طبقه بندی شوند. الیاف منسوج را براساس روش زیر می توان دسته بندی کرد:

  1. دسته بندی الیاف منسوج براساس منبع
  2. دسته بندی الیاف منسوج براساس پلیمر

دسته بندی الیاف منسوج بر مبنای منبع

 

در این مفهوم، دسته بندی الیاف به ازای منبع آن انجام شده است. عمده الیاف طبیعی در محدوده زندگی ما، منابع گیاهی و طبیعی هستند. ۱۵ الیاف طبیعی مهم برای فرآوری و تبدیل آنها به پارچه در محیط پیرامونمان وجود دارد. در ادامه به این نوع الیاف بیشتر پرداخته می شود.

 

الیاف نساجی و دسته بندی آنها - صنعت نساجی, دانش نساجی, تولید الیاف, انواع الیاف

منابع گیاهی

 

الیاف عمده ای که از منابع گیاهی حاصل می شوند، به شرح زیر هستند:

  • پنبه: یکی از پرکاربردترین الیاف طبیعی به شمار می آید که از سلولز خالص تشکیل گردیده است. این ماده در کشورهای چین، برزیل، هند، پاکستان، ایالات متحده آمریکا و ازبکستان تولید می گردد.
  • کتان: یک لیف درختی لیگنو سلولز است که عمدتا در کشورهای اتحادیه اروپا کشت می شود. این الیاف بیشتر برای تولید لینن مورد استفاده قرار می گیرد.
  • کنف: کنف نیز یک لیف درختی لیگنو سلولز است که مقادیر کمی از لیگنین دارد. تولید کننده برتر کنف در جهان، چین است.
  • جوت: قوی ترین الیاف گیاهی موجود است که در هند و بنگلادش تولید می شود. جوت نیز یک الیاف لیگنو سلولز است.
  • رامی: این لیف درختی لیگنو سلولز، بیشتر در کشورهای چین و برزیل موجود است. رامی به عنوان علف چینی نیز شناخته می شود که درخشندگی شبیه ابریشم و الکتریسیته قوی دارد.
  • سیسال: یک الیاف برگی سخت و درشت است که غالبا در برزیل، تانزانیا و کنیا موجود است.
  • آباکا (Abaca): یک لیف برگی است که به عنوان کنف مانیل نیز شناخته می شود. الیاف آباکا عمدتا در فیلیپین تولید می گردند که از درختانی موسوم به Musa textiles استخراج می شوند. محتوای لیگنین در این الیاف در حدود 15% است.
  • لیف نارگیل (Coir): این الیاف که از پوسته های نارگیل استخراج می گردند؛ سخت، کوتاه و درشت هستند. عمدتا در کشورهای هند، سریلانکا، فیلیپین، ویتنام، اندونزی و برزیل تولید می شوند. این الیاف بیشترین مقدار لیگنین را دارند که این مسئله آنها را به قوی ترین الیاف تبدیل نموده است؛ با این حال از انعطاف پذیری کمتری برخوردارند.

منابع حیوانی

 

عمده ترین منابع حیوانی برای تولید الیاف به شرح زیر هستند:

  • آلپاکا: یک نوع الیاف مویی شبیه پشم است که از دام هایی به اسم لاما حاصل می گردد. این الیاف در تقریبا ۲۲ رنگ طبیعی ساخته می شوند، و محل اصلی تولید آنها کشور پرو، آمریکای شمالی، استرالیا و نیوزلند است. الیاف آلپاکا نسبت به الیاف پشمی، قدرت بیشتری دارند.
  • آنگورا (Angora): الیاف حاصل شده از موی خرگوش است که بسیار نرم، لطیف و شبیه ابریشم هستند. ۹۰ درصد این الیاف در چین تولید می گردند. پارچه آنگورا برای تولید لباس حرارتی بسیار مناسب است.
  • موی شتر: موی شتر معمولا در شترهای دوکوهانه موجود است. این نوع شترها بیشتر در خانواده های عشایری مغولستان و چین یافت می شوند. الیاف حاصل شده از آنها، نرم و جزء مرغوب ترین الیاف مویی هستند.
  • الیاف کشمیری: این الیاف از طریق بزهای کشمیری موجود در چین، استرالیا، هند، پاکستان، نیوزلند، ترکیه و ایالات متحده تولید می گردند. الیاف کشمیری جزء الیاف لوکس و گران قیمت به حساب می آیند.
  • الیاف موهر: توسط بزهای آنگورا که در آفریقای جنوبی وجود دارند، ساخته می شوند. این الیاف بسیار نرم و درخشان هستند.
  • ابریشم: یک الیاف فیلامنت طبیعی است که درخشش بسیار بالایی دارد و در کشورهای چین، برزیل، هند، تایلند و ویتنام تولید می شود.
  • پشم: مهمترین الیاف پروتئینی است. پشم اولین الیاف اهلی شده به شمار می آید که عمدتا در استرالیا، نیوزلند، چین، ایران، آرژانتین و بریتانیا تولید می گردد.

منابع زمینی و پتروشیمی

 

علاوه بر مجموعه الیاف حاصل شده از منابع بالای زمین، الیافی وجود دارند که از منابع زیر زمین مثل فلزات استخراج می شوند. از جنگ جهانی دوم یک نوع نیاز به تولید مواد مصنوعی که عمدتا از طریق پتروشیمی ها حاصل می شدند، به وجود آمده است. الیاف تولیدی به عنوان “الیاف مصنوعی” نام گذاری شده اند، چون مواد خام توسط سنتز و در ادامه به وسیله پلیمریزاسیون و تشکیل الیاف در دسترس بودند. نتیجه رشد چشمگیر توسعه و استفاده از پتروشیمی ها در الیاف مصنوعی تجلی پیدا کرده است. رشد در توسعه الیاف مصنوعی و صنعت الیاف مصنوعی همراه با صنعت پلیمر منجر به توسعه صنعت پتروشیمی گردیده است.

دسته بندی الیاف منسوج مبتنی بر پلیمر

 

پلیمر ماده ای است که از مولکول های کوچکتر همان ماده ای ساخته شده است که مولکول های بزرگتر را تشکیل می دهد. پلیمرها از تعداد بی شماری مؤلفه های طبیعی و مصنوعی تشکیل شده اند که معمولا وزن مولکولی بالایی دارند، و شامل میلیون ها واحد پیوندی تکراری هستند که هر یک مولکولی نسبتا سبک و ساده دارند.
کلمه پلیمر از واژه یونانی “polumeres” گرفته شده است که در این واژه دو بخش “polus” و “meros” به ترتیب به معنای “زیاد” و “قسمت ها” هستند. ویژگی اصلی که پلیمرها را از دیگر مولکول ها متمایز می کند به تکرار بسیار زیاد زیر واحدهای مشابه، یکسان یا مکمل در این زنجیره ها مربوط می گردد.
پلیمرها، مولکول های درشت، پلیمرهای بزرگ و مولکول های غول آسا اساسا یکی هستند و از موادی با وزن مولکولی بالا تشکیل شده اند که حاوی این زیر واحد های تکرار شونده هستند. این مواد ممکن است منشاء ارگانیک، غیر ارگانیک یا آلی، و مصنوعی یا طبیعی داشته باشند. پلیمرها تقریبا برای هر صنعتی از جمله چسب سازی، مواد ساختمانی، کاغذ، لباس، الیاف، پوشش ها، پلاستیک، سرامیک، بتن، کریستال های مایع و نور مقاوم ضروری محسوب می شوند.
این پلیمرها می توانند طبیعی یا مصنوعی و ارگانیک یا غیر ارگانیک باشند. پلیمرهای ارگانیک به دلیل وجود اتم کربن در زنجیره اصلی با پلیمرهای غیر ارگانیک تفاوت دارند. در صورت وجود اتم کربن، به پلیمرها عنوان پلیمرهای زنجیره کربن داده می شود. اگر زنجیره اصلی شامل دیگر اتم ها با کربن باشد، به آن پلیمرهای زنجیره نامتجانس گفته می شود. از جمله پلیمرهای غیر ارگانیک طبیعی می توان به شن، آسبست ها، عقیق، فلدسپات (feldspars)، میکا (mica)، کوارتز و تالک (talc) اشاره کرد.
پلیمرهای ارگانیک طبیعی شامل پلی ساکاریدها یا پر قندی ها مثل نشاسته، سلولز، اسید نوکلئیک، لیگنین، لاستیک و پروتئین ها هستند. از جمله پلیمرهای غیر ارگانیک مصنوعی می توان به نیترید بور، بتن، بسیاری از ابر رساناهای حاوی دمای بالا و تعدادی از شیشه ها اشاره نمود. الیاف، پلاستیک ها و پوشش هایی مثل پلی اتیلن، پلی پروپیلن، پلی آمید، پلی استر، پلیمرهای وینیل، پلی اورتان ها و لاستیک های مصنوعی جزء پلیمرهای ارگانیک مصنوعی هستند.
الیاف جزء آن دسته از مواد پلیمری هستند که در یک جهت مستحکم شده اند؛ آنها نسبت به عرض شان از طول بسیار بیشتری برخوردارند (۱۰۰ برابر بیشتر). الاستومرها و لاستیک ها گونه ای از مواد پلیمری به شمار می آیند که می توانند با اعمال نیرو از شکل طبیعی خود منحرف شوند؛ اما بعد از حذف نیرو، مواد دوباره به شکل اصلی خودشان برمی گردند. پلاستیک ها خواص بین الیاف و الاستومرها را دارند؛ آنها سخت و منعطف هستند.
منابع الیاف طبیعی، مواد پلیمری با وزن مولکولی بالای طبیعی نیز هستند. این موضوع نشان می دهد که هم الیاف طبیعی و هم الیاف مصنوعی، مواد پلیمری می باشند. با توجه به مواد پلیمری موجود در الیاف، همه الیاف را می توان در یک دسته بندی کلی جای داد. 

 

الیاف نساجی و دسته بندی آنها - صنعت نساجی, دانش نساجی, تولید الیاف, انواع الیاف

ادامه مطب