چه تفاوتی بین طناب، رشته و نخ وجود دارد؟

گاهی اوقات برخی چیزها می توانند ما را به یک دور تسلسل بیاندازند. مانند این حقیقت که چرا چیزهایی که یکسان به نظر می رسند، نام های متفاوتی دارند؟ طناب، رشته، قیطان، نخ، ریسمان چند لا، ابریشم خام و روبان تنها برخی از این نام های گیج کننده هستند.
اینها تنها برخی از کلمات مورد استفاده جهت توصیف رشته هایی هستند که به طور کلی در صنایع دستی به کار برده می شوند. چنانچه شما در یک زمینه خاص فعالیت می کنید، باید بدانید که الیاف مورد استفاده شما از چه ماده ای ساخته می شوند. فرض می کنیم که در زمینه مکرومه بافی (macramé) فعالیت می کنید؛ در این حوزه معمولاً از طناب، رشته، قیطان و به میزان کمتری نخ استفاده می شود.

نخ رشته ای ممتد و غالباً چند لایه است که از الیاف طبیعی، یا مصنوعی یا فیلامنت ها ساخته شده و از آن در بافندگی یا بافت پارچه لباس ها استفاده می شود. ویژگی های نخ بستگی به نوع استفاده آن در زمینه صنایع دستی دارد.
یک جولا (نساج) می تواند با روبان هم پارچه ببافد و یک بافنده برای بافت پارچه های تریکو از رشته های ۲ میلی متری هم می تواند استفاده کند (که ما آن را به شدت توصیه می کنیم)؛ اما در حالت کلی چنانچه قرار باشد از این صنایع دستی برای ساخت پارچه لباس ها استفاده شود، به مواد مورد استفاده نخ می گویند. گاهاً تصور می گردد که نخ فقط از پشم ساخته می شود، در حالیکه می توان آن را از طریق هر نوع الیافی تولید کرد.

در مکرومه بافی مدرن از طناب و رشته استفاده می شود؛ شاید برای شما هم جالب باشد که بدانید آنها چه تفاوت هایی با هم دارند زیرا جنس مواد اولیه آنها باعث می شود تا دارای خصوصیات متفاوتی باشند.
طناب شبیه رشته است اما چند لایه است؛ به این معنی که هر طناب از دسته های چند رشته ای تشکیل شده که به هم تابانده گردیده (یا گاهاً بافته شده اند) و به شکل طناب در آمده اند. این تفاوت بین آنهاست. با وجود اینکه هر دو تابانده می شوند؛ اما فقط یکی از آنها چند لایه است. طناب بافتی متفاوت دارد، محکم تر است و گره های مستحکم تری تشکیل می دهد.

رشته بسته ای تابانده شده از الیاف است که از آن برای «بستن، سفت کردن یا گره زدن» استفاده می شود. بار دیگر تکرار می کنیم که شیء مورد نظر براساس روش استفاده در نظر گرفته برای آن تعریف می شود. اگر هدف شما بستن چیزی است؛ می توانید یقین حاصل کنید که ماده مورد استفاده برای مکرومه بافی هم مناسب است. رشته از طناب نرم تر و انعطاف پذیرتر است؛ زیرا چند لایه نیست و دارای گره های کمتری است.

قیطان اصطلاحی است که هنگام خواندن الگوهای مکرومه بافی مرتباً با آن مواجه می شوید. قیطان کلمه ای است که می توان از آن به جای طناب و رشته هم استفاده کرد. قیطان یک واژه کلی است. اگر کارتان گره زنی است می توانید هر آنچه را که در طول کار خود از آن استفاده می کنید، قیطان بنامید.
حال که تفاوت بین این مواد کاربردی را متوجه شدید، باید بتوانید راحت تر با زبان شغلی خود ارتباط برقرار کنید. اکنون راحت تر می توانید متوجه شوید که کدام یک از آنها برای پروژه شما مناسب هستند و به راحتی می توانید مواد مورد نظر خود را خریداری کنید. در هر صورت این اطلاعات می توانند به شما کمک کنند که با اعتماد به نفس به دنبال کاربردهای طناب، رشته، نخ و مواردی از این دست بگردید.

ادامه مطب

ریسندگی حلقه ای

ریسندگی حلقه ای به دلیل مزایای قابل توجه در مقایسه با فرآیندهای جدید ریسندگی، پرکاربردترین شکل دستگاه ریسندگی است. دستگاه ریسندگی حلقه ای در صنعت نساجی مورد استفاده قرار می گیرد تا همزمان الیاف کوتاه را به نخ بپیچاند و سپس آنها را به منظور ذخیره سازی روی ماسوره ها بپیچد. حلقه نخی که به سرعت حول یک محور ثابت می چرخد، سطحی را ایجاد می کند که به آن “بالون” گفته می شود. تنظیمات ریسندگی حلقه ای به منظور کاهش پرز نخ و کاهش خطر ذوب شدن یا پرداخت الیاف باید انتخاب شود.

ریسندگی حلقه ای، پرکاربردترین تکنیک شکل دهی نخ – نخ‌ریسی, ماشین آلات نساجی, صنعت نساجی, ریسندگی, دستگاه های نساجی

ریسندگی حلقه ای چیست؟

ریسندگی حلقه ای، پرکاربردترین تکنیک شکل دهی نخ – نخ‌ریسی, ماشین آلات نساجی, صنعت نساجی, ریسندگی, دستگاه های نساجی

ریسندگی حلقه ای قدیمی ترین فرآیند ریسندگی در صنعت نساجی است. مواد الیاف به شکل نیمتاب یا فتیله سازی به دستگاه ریسندگی حلقه ای عرضه می شوند. حجم الیاف نیمتاب از طریق واحد نخ کشی (کشیدن الیاف) کاهش پیدا می کند. رشته های پیچ خورده به سمت عقب حرکت می کنند و به الیافی می رسند که از واحد نخ کشی خارج شده اند.
الیاف در مسیرهای مارپیچی هم مرکز در کنار یکدیگر قرار می گیرند. این الیاف در معرض نیروهای معمولی قرار دارند و همین نیروها باعث می شوند تا نیروهای چسبندگی بین الیاف ها تقویت شده و از جدا شدن الیاف و یا لغزش الیاف در زیر فشار کششی جلوگیری کنند.

این مرحله بیشتر الیاف نیمتاب مورد نیاز در فرآیند نهایی تولید نخ را فراهم می کند. پیچ و تاب دادن به الیاف با استفاده از دوک دوار و پیچیدن نخ بر روی ماسوره صورت می گیرد. این سه مرحله به طور همزمان و مداوم انجام می شود.
یک دوک نخ ریسی مکانیکی که به صورت محکم بر روی محفظه نخ قرار گرفته است، مسئول چرخش و پیچ و تاب است. یک حلقه ساکن که در اطراف دوک قرار دارد، غلتک گردان را نگه می دارد. نخ توسط غلتک گردان از واحد نخ کشی خارج شده و به سمت محفظه نخ هدایت می شود. به منظور پیچ دادن به نخ پیچ خورده بر روی ماسوره ای که توسط دوک حمل می شود، غلتک گردان موظف است با دوک نخ ریسی همکاری کند.
غلتک گردان بدون هیچ گونه محرک فشاری بر روی حلقه حرکت می کند اما با الیافی که نخ کشی شده اند همراه است. سرعت چرخش غلتک گردان از سرعت چرخش دوک نخ ریسی پایین تر است و این تفاوت در سرعت باعث می شود تا پیچیدن نخ بر روی قرقره خالی امکان پذیر شود.

یک حرکت کنترل شده از بالا و پایین حلقه باعث شکل گیری بسته بندی نخ می شود که به آن ماسوره گفته می شود. فرآیند ریسندگی حلقه ای امکان تولید دامنه وسیعی از انواع نخ را فراهم می کند.
فرآیند ریسندگی حلقه ای به دلیل کندتر بودن سرعت تولید و فرآیندهای اضافی (نخ کشی و نخ پیچی) مورد نیاز برای تولید نخ های حلقه ای یک فرآیند نسبتاً گران است. نخ های حلقه ای کیفیت بالایی دارند و عمدتا در محدوده ریز شمار (60 Ne، 10 tex) تا متوسط شمار (30 Ne، 20 tex) تولید می شوند و تنها مقدار محدودی در محدوده درشت شمار (10 Ne، 60 tex) تولید می گردد. این نخ ها در لباس های زیر، پیراهن و حوله های با کیفیت استفاده می شوند. الیاف موجود در نخ حلقه ای، طبیعتی بسیار موازی و مارپیچ دارند و آرایش الیاف در طول ضخامت نخ یکنواخت است. این نخ ها از ساختاری کاملا جمع و جور برخوردارند و در اصل فاقد پوشش و الیاف قلاب زده هستند. این ساختار قفل شده نتیجه تغییرات الیاف است که به نوبه خود تحت تأثیر هندسه مثلثی ناحیه چرخش و تنش های زیاد چرخش قرار دارد. استحکام محوری بالای نخ، نتیجه ساختار منحصر به فرد قفل شده آن است.

برخی از اصول اساسی ریسندگی حلقه ای به شرح زیر است:

مکانیسم نخ کشی
برای نازک کردن نیمتاب تا رسیدن به ظرافت مطلوب.

مکانیسم تحکیم (استحکام)
به منظور استحکام بخشی الیاف با پیچاندن آنها.

مکانیسم پیچیدن و بسته بندی
برای پیچیدن نخ حاصل در بسته بندی مناسب برای ذخیره سازی، حمل و نقل و پردازش بیشتر.

ریسندگی حلقه ای چگونه بر روی کیفیت نخ تأثیر می گذارد؟
ریسندگی حلقه ای اولین مرحله نخ ریسی است که در آن نخ از طریق الیاف نیمتاب قرار گرفته شده روی آویز، بر روی دستگاه حلقوی تولید می شوند. فرایند حلقه قلب کارخانه نساجی است و عوامل زیادی وجود دارد که بر روی کیفیت نخ تأثیرمی گذارند.

سرعت دستگاه نقش مهمی در کیفیت نخ دارد، زیرا با افزایش سرعت دستگاه حلقه، عیوب (در هم رفتگی ۲۰۰%، ضخامت +۵۰ ، نازکی -۵۰) نخ افزایش می یابد.
پرزهای زائد نیز تحت تأثیر فرآیند تولید حلقه قرار گرفته و عموما به دلیل سوختگی در اثر حرکت غلتک گردان و سرعت زیاد دستگاه تولید می شوند.
CV شمارش نیز بسیار مهم است و فرآیند ریسندگی حلقه ای آخرین مرحله از فرآیندی است که در آن می توانیم CV شمارش نخ را کاهش دهیم.
نقایص نمره نخ (تراکم تار یا پود در واحد طول نخ) از نظر کیفی به قدری مهم است که هر مشتری به این استاندارد کیفی نیاز دارد، بنابراین باید سعی شود که نقایص آن به حداقل ممکن برسد.
فرآیند ریسندگی حلقه ای همچنین بر تغییرات پیچ و تاب در طول تولید نخ نیز تأثیر می گذارد. این مسئله باعث ایجاد مشکلات عمده ای در حین مراحل بعدی کار می شود.

در زیر اهداف اصلی فرآیند ریسندگی حلقه ای ذکر شده است:

جهت نخ ریسی فتیله سازی تغذیه شده به ماشین ریسندگی، یعنی الیاف فتیله سازی به رشته های بسیار ریزی به نام نخ تبدیل شوند.
با وارد کردن مقدار لازم پیچاندن (پیچ و تاب)، مقاومت به نخ منتقل می شود.
رشته پیچ خورده ای به نام نخ بر روی بسته بندی مفید و قابل حمل از طریق پیچاندن نخ تابیده شده بر روی یک ماسوره یا لوله استوانه ای شکل جمع آوری می شود.

ماشین ریسندگی حلقه ای که معمولا حلقه نامیده می شود، یک سیستم معمولی ریسندگی است و شامل عملیات های زیر است:

کشش الیاف (نخ کشی)
پیچ و تاب (پیچاندن)
پیچش
در آخرین مرحله از تولید نخ، الیاف کوتاه (غیرفیلامنتی) به ماشین ریسندگی حلقه ای خورانده می شوند، سپس از طریق سالن حلاجی (باز کردن و تمیز کردن) و ماشین کارتینگ عبور می کنند و وارد مرحله دستگاه نخ کشی و ماشین نیم تاب (فلایر) (جداسازی الیاف جداگانه، موازی سازی، تشکیل نوار الیاف) می شوند، در این مرحله، کار تولید نخ با عملیات کشش و چرخش تمام می شود.

برخی از فرآیندهای درگیر در ماشین حلقه عبارتند از:

وارد قفسه شدن (محلی که بوبین های نخ را در آنجا قرار داده و نخ ها را از روی آنها باز می کنند)
نخ کشی
تاب خوردن (پیچاندن)
بر روی سطح پخش کردن
ساختن
برداشتن (تعویض بوبین یا ماسوره پر یا خالی)
پیچیدن

ادامه مطب
خصوصیات انواع پشم و درجه کیفی آنها

خصوصیات انواع پشم و درجه کیفی آنها

خصوصیات انواع پشم و درجه کیفی آنها

خصوصیات انواع پشم و درجه کیفی آنها

پشم نیز مانند سایر الیاف پروتئینی از موی حیوانات گرفته می شود. پشم عمدتاً به صورت مخلوط جزء (تا ۱۰%) با پنبه مورد استفاده قرار می گیرد؛ هدف از ترکیب پشم با الیاف پنبه ایجاد ویژگی های خاصی در پارچه های حوله ای است. پشم خام حاوی طیف گسترده ای از ناخالصی هایی است که معمولاً بین ۳۰ تا ۷۰% از جرم کل پشم را تشکیل می دهند. این ناخالصی ها عبارتند از چربی پشم که از غدد چربی پوست حیوان ترشح می شوند، تکه چربی های خشک شده ناشی از از غدد عرق حیوان، و خاک و شن. چربی های پشم عمدتاً از استرها تشکیل می گردند که خود متشکل از استرول ها، الکل های آلیفاتیک و اسیدهای چرب هستند. اما چربی های خشک شده بیشتر از نمک های پتاسیم اسیدهای آلی حاصل می گردند.
پشم نوعی الیاف است که از سلول های پوستی ویژه ای به نام فولیکول های حیواناتی که جزء خانواده بزسانان (عمدتاً گوسفند) هستند گرفته می شوند؛ البته ممکن است موی سایر پستانداران مانند بز، لاما و خرگوش نیز جزء این دسته قرار بگیرد. پشم دارای چندین ویژگی است که آن را از مو یا خز متمایز می کند. این ویژگی ها عبارتند از بافت یا لمس متفاوت، کشسان بودن و رشد به صورت الیاف کوتاه (یا دسته ای).
مقیاس بندی و حالت مجعد پشم گوسفندی، ریسیدن آن را آسان می کند. این ویژگی ها به الیاف مجزا کمک می کنند تا به یکدیگر متصل شده و در کنار هم باقی بمانند. پارچه های پشمی به دلیل مجعد بودن نسبت به سایر منسوجات حجم بیشتری دارند و به راحتی هوا را در خود نگه می دارند، همین ویژگی باعث می شود تا محصولات پشمی گرما را درون خود حبس کنند. پشم یک پروتئین کراتینی بر پایه الیاف کوتاه است.

الیاف کراتینی (Keratin fibers) به سه دسته تقسیم می شوند که عبارتند از:

الیاف کراتینی (Keratin fibers) به سه دسته تقسیم می شوند که عبارتند از:

۱- الیاف پشمی که توسط بدن گوسفندان رشد می کنند.

۲- الیاف موئی که توسط حیواناتی به غیر از گوسفندان رشد می کنند.

۳- الیاف خز که توسط بدن حیواناتی مانند خرگوش، راسو و غیره رشد می کنند.

پشم از ۳۳% کراتین، ۲۶% آلودگی، ۲۶% چربی خشک شده (که معمولاً شامل نمک های سدیم، پتاسیم یا اسیدهای چرب است)، ۱۰% چربی پشم و ۵% ناخالصی های معدنی تشکیل گردیده است. کراتین از بیش از ۲۰ نوع مختلف اسید آمینه تشکیل شده است. مورفولوژی الیاف پشم پیچیده است. نمودار ترسیمی که نشان دهنده مورفولوژی پشم ظریف است در شکل زیر نشان داده شده است. در اصل سلول های الیاف پشمی به دو دسته اصلی تقسیم می شوند: سلول های پوستی که ۹۰% حجم الیاف را تشکیل می دهند و سلول های کوتیکولار که در سطح الیاف وجود دارند. کوتیکول (یا پوشش شاخی پوست) توسط کمپلکس غشای سلولی که سلول های قشر مجاور را در کنار هم نگه می دارد از قشر زیرین جدا می شود. بنابراین، کمپلکس غشای سلولی تنها فاز پیوسته در الیاف پشمی است؛ معمولاً الیاف پشمی زبرتر شامل مدولا نیز می شوند. مدولا (medulla) شامل هسته مرکزی سلول هایی است که یا به شکل متناوب و یا پیوسته در امتداد محور الیاف بین سلول های قشری آرایش یافته اند.

خصوصیات سطحی پشم به ساختار کوتیکول (پوشش شاخی پوست) بستگی دارد. هر سلول کوتیکول تقریباً شبیه یک صفحه مستطیل شکل به طول ۳۰ میکرومتر، عرض ۲۰ میکرومتر و ضخامت ۰.۵ میکرومتر است. زبری سطح الیاف به دلیل همپوشانی زیاد سلول های کوتیکول مجاور است. یکی از پیامدهای آرایش کوتیکول ها پدیده ای است که اصطلاحاً به آن اثر اصطکاک جهت دار گفته می شود. در این نوع اصطکاک، ضریب اصطکاک از ریشه تا نوک الیاف به شکل قابل توجهی کمتر از ضریب اصطکاک از نوک تا ریشه الیاف است. در واقع اثر اصطکاک جهت دار است که سبب می شود پشم به صورت نمدی دربیاید که خود یک ویژگی منحصر به فرد در میان الیاف منسوج محسوب می شود. کوتیکول، ۱۰% الیاف را تشکیل می دهد و خود از سه لایه تشکیل می شود: اپی کوتیکول (epicuticle)، اگزوکوتیکول (exocuticle) و اندوکوتیکول (endocuticle). اپی کوتیکول یک غشای سطحی نازک است که عمدتاً حاوی زنجیره های کراتینه با نسبت کمی لیپید است.
هر چند که معمولاً اپی کوتیکول به عنوان جزئی جداگانه از کوتیکول در نظر گرفته می شود، اما اکنون مشخص شده است که بخشی از غشای مقاومی است که تمام سلول های کوتیکولار و کورتیکال (قشری) را پوشانده است. اگزوکوتیکول با ضخامت ۰.۳ میکرومتر تقریباً ۶۰% از هر سلول کوتیکولار را تشکیل می دهد. اگزوکوتیکول خود شامل دو جزء فرعی است، اما هیچ کدام به خوبی تعریف نشده اند. کورتکس (یا پوسته) بیش از ۸۵% الیاف را به خود اختصاص می دهد و مهمترین جزئی است که بر خصوصیات مکانیکی الیاف حاکم است. کورتکس از نظر ساختاری بسیار پیچیده است و از سلول های دوکی شکل تشکیل می شود. کورتکس ها به طور کلی به موازات محور الیاف، ۱۰۰ میکرومتر طول و ۳ تا ۶ میکرومتر عرض دارند. دو نوع اصلی از سلول های کورتیکال (قشری) وجود دارد: اورتوکورتکس (orthocortex) و پاراکورتکس (paracortex). نحوه توزیع مواد غیر کراتینی در داخل هر سلول آنها را از هم متمایز می کند. اما در کل نسبت اورتوکورتکس ۶۶% و نسبت پاراکورتکس ۳۰% است. تقسیم متقارن دو نوع سلول های کورتیکال باعث به وجود آمدن چین در الیاف پشمی می شود. اورتوکورتکس به سمت خارج حلقه موجی چین خوردگی الیاف پشمی است. در پشم های زبرتر و زمخت تر مثل پشم لینکلن (Lincoln wool)، اورتوکورتکس توسط پاراکورتکس احاطه شده است

ادامه مطب